تجلیل از شهدایی که قربانی غائله کوچیها در بهسود شدند

الحمد لاهله و الصلاة علي اهلها؛ اما بعد قال الله التعالي في کتابه المبين: وَقُل رَّبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّي مِن لَّدُنکَ سُلْطَانًا نَّصِيرًا . (سورة الاسراء آية 80)
به اجازه شخصيتهاي علمي, سياسي, فکري, جهادي، علماي عزيز, روشن فکران ارجمند و گرامي، معززين و همه برادران و خواهران حاضر در اين گرد همائي و تجليل از شهدا, شهادت مظلومانة 11 تن از فرزندان مظلوم اين مردم را به پيشگاه باعظمت همه مردم افغانستان بخصوص شما مردم عزتمند و سر بلند, خانوادههاي داغ دار شهيدان تسليت و تعزيت عرض ميکنم, و براي مجروحين عزيز شفاي عاجل و کامل آرزومندم.
حضار عزيز! صحبتهاي مفصل صورت گرفت, من هم چند لحظه که در خدمت شما هستم نمي پيچم به اينکه ما چه کرديم و چه صحبتهايي صورت گرفت و چه کارهايي شد. صحبتها زياد شده من اول در رابطه با اين وضع ياد آور ميشوم که معضله کوچي در سراسر افغانستان يک معضلة جدي ملي است.
در دنياي گذشته که حکومات ظالم و قبيله سالار حاکم بود اين معضله را بوجود آوردند؛ ولي امروز که ما در شرايط جديد و فصل نويني قرار داريم دنيا تغيير کرده, منطقه تغيير يافته, افغانستان بعد از جهاد و مقاومت تغيير نموده, شرايط ديگري حاکم شده, اين معضله بايد در سراسر کشور، در همه بخشهاي افغانستان، به صورت دقيق، علمي و ملي حل شود.
ما در رابطه با معضله کوچي هر دو طرف را در مشکل ميبينيم، نبايد کوچيها هميشه با دنيايي مشکلات از اين منطقه به آن منطقه بروند؛ هم از تحصيل و هم از تعليم و از زند گي رفاهي محروم باشند. بايد اينها ازين وضعيت نجات پيدا کنند و اسکان داده شوند؛ و هم مناطقي که هميشه با ورود کوچيها مردم آن مناطق با مشکل مواجه ميشوند. بايد اين مردم ازين رنج و مشکلات نجات پيدا کنند. اين در سطح عموم افغانستان و معضله کوچي؛ اما در رابطه به هزارجات ديد من خيلي واضح و روشن است, من معتقدم و باورمندم که براساس حکومتهاي جابر که در گذشته حکومت کرده؛ يک مظلوم را به جان مظلوم ديگر انداخته بودند حکومتي که قتل عام مينمايد, کله منار ميسازد, سرزمينشان را توسط مظلومين ديگري که آلة دست آنها قرار ميگيرد, بايد تصرف کند.
از اين جهت است که من معتقدم اولاً فرماني وجود ندارد و اگر هم فرماني وجود داشته باشد, فرمان ظالمانه است.
امروز که ما در دنياي ديگري قرار داريم, امروز که ما دم از عدالت و دموکراسي ميزنيم, امروز که دم از حقوق شهروندي ميزنيم, نبايد دو مظلوم به جان هم بيفتد، بايد براي اين مشکل يک راه حل پيدا کنيم. من سه سال پيش با بزرگان بهسود ديدگاه روشن خود را در ميان گذاشتم, دو ماه پيش هم با بزرگان بهسود که چندين جلسه درين رابطه باهم داشتيم و شما هم از رسانهها شنيديد در دولت هم ديدگاه خود را ياد آور شدم.
در اين فصل جديد, هم عدالت ايجاب مينمايد, هم وحدت ملي و هم برادري اقوام که ديگر از معضله کوچي و کوچي بازي بايد بيرون بياييم. مردم هزارجات از مظلوميت به اين کوههاي سر به فلک کشيده پناه برده اند, از بي چارگي رفته اند, همه جا براي آنان در اثر ظلم و ستم گذشته تنگ شده بود, اين مردم مظلوم بخاطر زنده ماندن رفته بودند به اين کوهستانها, به اين سر زمين پناه بردند که هم معضله زمين دارند و هم معضله چراگاه, ازين جهات است که بارها ياد آور شدهام که ما بايد درين فصل که حالا زندگي ميکنيم, دوره پنج ساله و بعد از آن، بايد دو مشکل اين مردم حل شود, پارلمانما, اعضاي حکومتي اين مردم و همه زمامداران اين کشور, بخصوص شخص جلالتمآب رئيس جمهور بايد دو مشکلي که اين مردم هميشه داشته اند حل نمايند.
يک: تعديل واحد هاي اداري؛ در طول تاريخ, در هر بخشي واحدهاي اداري تعديل شده, تنها منطقهاي را که ما سراغ داريم و طي بيش از 100 سال اخير هيچ گاهي واحدهاي اداري آن تعديل نشده است هزارجات است.
خوشحاليم که يک گام کوچک ما در اين راستا برداشتيم و آن تعديل واحدهاي اداري ولايت دايکندي و تشکيل ولايت دايکندي بود. حال هم همه ما بايد در اين راستا گام استوار برداريم که تا واحدهاي اداري مردم تعديل يابد.
مسئله دوم: مسئله کوچي است؛ مردم هزارجات مردم شريف و عزتمندي هستند, مردم وفادار به قانون اساسي هستند آنهائي که قباله شرعي و سند شرعي دارند، زمينهاي خريداري شده دارند ( در نامه رسمي که بزرگان و موسفيدان برياست جمهوري داده اند، پذيرفته اند) هيچ گونه مشکلي ندارند اما به عنوان ميلهجاي و علفچر که خود اين مردم گوسفندان کم خود را نميتوانند در اين مناطق علوفه نمايد که شش ماه آن زمستان است؛ آيا ظالمانه نيست که با گلههاي بيش از پنجاه هزار آنجا هجوم بياورند و براي مردم مشکل خلق نمايند؟
اينست که بايد تمام مردم ما اعم از اعضاي حکومت و پارلمان, اعم از علما و روشن فکران, در راستاي برداشتن اين دو مشکل مردم گام بردارند. ( تکبير حضار).
اما برادران, علما و روشن فکران! اين ديد من است؛ ولي در جهت تعقيب اين مسئله در جهت برداشتن اين گامها, ما همان طوريکه گفته شد، راههاي مختلف داريم. آنچه که برخي دوستان ما اشاره نمودند، آخرين گامي خواهد بود که از همه جاها و همه راهها نا اميد شويم.
ولي پيش از آن به هيچ وجه مردم هزارجات, مردم هزاره افغانستان بنا ندارند که کشور خود را و شرايط جديد افغانستان را به بحران بکشانند. پنج سالي که گذشت اين مردم هم در کابل و هم در گوشه گوشة افغانستان ثابت کردند که اينها هرگز طرفدار بحران و بحران آفريني نيستند ( تکبير حضار).
و ازين جهت است که برادران و روشن فکران عزيز! بسيار با صراحت عرض ميکنم که دشمنان صلح و ثبات افغانستان, دشمنان آرامي افغانستان، دشمنان بيروني افغانستان، حلقات داخلي افغانستان, از اين موضع منطقي, ملي و حمايتي شما رنج برده و بخل ميورزند.
آرزو دارند که اين مردم به بحران کشانيده شود؛ علاقه دارند که هزارجاتِ آرام که باعث آبرو و عزت افغانستان است، نا امن شود. تلاش دارند که اين مردم را درگير کنند؛ هم با جامعة جهاني و هم با نظام افغانستان و هم با ديگر مردم افغانستان. ولي من با صراحت ميگويم که آنان کور خوانده اند.
مردم هزاره افغانستان و شيعه افغانستان، هوشيارتر از آنست که در اين دامها بيفتند, بيدارتر از آنند که در اين توطئهها گرفتار شوند. (تکبير حضار)
ما امروز هوشياري خود را, آگاهي و بيداري خود را هم به دولت افغانستان, هم به بزرگان ملي افغانستان، هم به اقوام افغانستان و هم به جامعة جهاني ثابت کردهايم. من در جلسهاي که به ارتباط فلم کابل اکسپرس بود ياد آور شدم که در خيلي چيزها اين مردم چشم خود را کور گرفتهاند، گوش خود را کر گرفته و زبان خود را مهر زده و فرياد نکشيدند, بخاطر چه؟ بخاطر مصلحت کلانتر که آن مصلحت کلانتر، صلح و ثبات کشور و آرامي افغانستان است. حال هم آنچه که پيش چشم اين مردم را ميگيرد، آنچه مردم هزاره و شيعه افغانستان را وادار مينمايد که خيلي نا ملايمتيها را تحمل کنند، مصالح کلانتر کشوري و ملي است. امروز هرنوع بحران زايي و بحران آفريني به نفع هيچ يک از طرفهاي داخل در دولت (دولت يعني حکومت، دولت يعني پارلمان، دولت يعني قوة قضائيه) و تمام مردم افغانستان نيست. آنچه که دولت افغانستان را تهديد ميکند و به نفع هيچ يک از اين طرفهاي داخل در دولت و گروههايي که در جبهة مقابل تروريزم قرار دارد، نيست، آن ايجاد بحران کلان ملي است. من اين مسئله را در تمام صحبتهاي خود چه عمومي و چه خصوصي ياد آور شدهام و حال هم فرياد ميزنم؛ مردم هزارة افغانستان مردم بي غيرت نبوده و نيستند و نخواهند بود (تکبيرحضار) در روزهاي سخت و سياهي که همهجا را طالبان و سياهي تسخير کرده بود, سفير گلوله فرزندان اين مردم از جبهه باميان، در شيخ علي قتلگاهي براي طالبان درست کرده بودند. ( تکبير حضار)
در روزگاري که طالبان هر روز پيشروي داشت، تروريزم پيشروي داشت، اين مردم با فداکاري و شهامت خود در جبهه سياهخاک و دايميرداد ديوار آهنيني را ايجاد کرده بودند و همچنين مبارزات قهرمانانهاي که اين مردم در شمال کشور به خصوص در شهر مزار شريف انجام دادند. همه شما شاهد بوديد؛ از گوشه گوشة هزارجات و باميان در جبهه مزار شريف در کنار باقي برادران مزار شريف در سنگر مقاومت عليه طالبان براي نجات مزار و حفظ مزار مبارزه کردند و در آخرين مرحله، بهترين فرزندان خويش و بهترين قهرمانان را از باميان در مزار شريف از دست داديم؛ اينها همان مردم است. ولي امروز که در برابر کوچيها با اين مشکل مواجه ميشوند، بخاطر اينست که اين مردم مصالح بالاتر, کلانتر و مليتر را در نظر دارند. که نبايد در کشور، بحران زايي و بحران آفريني شود. در سايه بحران زايي و بحران آفريني تنها جبههاي که نفع ميبرند که به صراحت بايد ياد آور شوم، آن طالبان و تروريزم است. ما نمي خواهيم بار ديگر بحران در افغانستان تکرار شود. مردم هزاره و شيعه افغانستان نمي خواهد که دوباره طالبان و سياهي بر افغانستان مسلط گردد و در راستاي اين مسئله خيلي مشکلات را متحمل شدند و حوصله مندي و صبر و شکيبائي از خود نشان دادند؛ ولي ما راههاي ديگري را در اين راستا تعقيب خواهيم کرد.
من يقين دارم مردم هزاره افغانستان با هوشياري و آگاهيشان, علما و روشن فکران اين مردم، ضمن اينکه از بحران زايي و بحران آفريني که جاده صافکن طالبان و تروريزم ميباشد، پرهيز خواهند کرد؛ ولي اهداف والاتر شان را که حل همان دو مشکل است منطقي و معقول تعقيب خواهند کرد. ( تکبير حضار)
مردم عزتمند هزاره و شيعه افغانستان! شما امروز مردم صد سال قبل که اين ناملايمتيها بر شما تحميل شود نيستيد. شما امروز در سطح افغانستان و منطقه, در سطح جهان، مردم با عزت, شجاع, سلحشور, هوشيار، حامي صلح و عدالتخواه مطرح هستيد. اين ديدي است که در رابطه به شما وجود دارد.
اگر دولت و رئيس جمهور است, اگر جامعه جهاني است و اگر سفرا و نمايندگان کشورهاي بزرگ جهان است، به مردم هزاره و شيعه افغانستان با اين ديد ميبينند. ما به هيچ وجه حاضر نيستيم که از راه عدالت خواهي خود دست بکشيم؛ اما عدالت خواهي خود را از طريق صلح و آرامي, حضور در صحنه و روشهاي عقلاني و منطقي تعقيب خواهيم کرد.
ما يقين داريم که وضع فعلي هرچه به ثبات و قوام و امنيت بيشتر نايل گردد جايگاه مردم عزتمند و عدالتخواهي مانند شما بيشتر تثبيت خواهد شد. ( تکبير حضار)
ما در مسير عدالت خواهي خود قربانيان زيادي را دادهايم؛ درهيچ دوره نبوده که مردم ما براي تحقق عدالت و براي عدالت خواهي قرباني نداده باشند. قربانيان سنگين و کلاني! اين بار هم ما بخاطر مصالح کلان ملي و کشوري, باز هم با حوصلهمندي و هوشياري قربانيان عزيزي را دادهايم, قربانيان بزرگي را دادهايم که اين 11 تن شهيد ما باشد. اما همه اقوام افغانستان, همه بزرگان افغانستان، همه مسؤولين افغانستان بايد درک کنند که اين مردم براساس يک هوشياري, آگاهي و حوصلهمندي خاصي با تقبل اين قربانيان عزيز که در راه ثبات و صلح و امنيت و آرامش متحمل ميشوند، هيچگاهي شرايط کنوني کشور را به بحران نخواهند کشيد. ولي اميدوار هستند که به خواستههاي عادلانةشان نايل گردند؛ با روش معقول, سياسي و با حضور در صحنه! من صميمانه تشکر ميکنم از گردانندگان اين محفل سپاسگذاري ميکنم از حضور گرم شما مردم عزتمند و شريف که يکبار ديگر هوشياري, آگاهي و روحيه عدالت خواهي خود را به منصه ظهور رسانديد، بار ديگر ثابت کرديد، با اين درخششتان که هم تجمع سنگين عدالت خواهي به راه مياندازيد و هم آرام و بسيار با روش معقول و منطقي به پيش ميرويد؛ عزتمند باشيد! از تمام نظريات دوستان که ارائه کردند همهاش از ديد من در رابطه به برگشت مهاجرين، در رابطه به رسيدگي به منطقه، همهاش قابل تائيد است. بايد اين مسايل، جنبة عملي پيدا کند. اميدوار هستم کميسيون، جديتر وارد عمل شود و فعالتر وارد عمل شود. من يقين دارم که دولت مکلف است که به اين خواست شما رسيدگي کند. اين وظيفه دولت است.
بر گرفته از http://www.wahdat.net/index.php?age=news/afnews.php&id=3092