نویسنده سیمای ارزگان از کوههای سر به فلک کشیده ارزگان شمالی

نویسنده سیمای ارزگان از کوههای سر به فلک کشیده ارزگان شمالی

منبع : شبکه افغانستان قلب آسیا

در اين اواخر كتاب «سيماي ارزگان» از پژوهش‌هاي تاريخي و تراوشات خامه وزين ايشان، به ديار فرهنگ و ادب قدم نهاد، در گفتگويي علمي و صميمي  با ايشان ديدگاه‌هاي وي را در برخي مسايل پژوهشي از جمله روند تدوين كتاب سيماي ارزگان جويا شديم، كه در ذيل مرور مي‌كنيم.

  شبكه افغانستان قلب آسيا: جناب آقاي توسلي لطف كنيد، خود تان را براي خوانندگان ما معرفي كنيد.

 غرجستاني: بنام خداوند دانا و توانا. ضمن تشکر از سایت افغانستان قلب آسیا. اسم من محمد و تخلصم توسلی است که در دنیایی مجازی بنام توسلی غرجستانی شناخته می شوم. زادگاهم کوههای مغرور و سر به فلک کشیده ارزگان شمالی (دایکندی) است. در یک صبح سرد زمستانی 1350 آنگونه که می گویند چشم به آسمانی آبی در محیط یک خانواده مذهبی و روحانی گشودم و تا سن هفت سالگی مثل هزاران بچه هزارستان با سرگرمی های طبیعی ( سنگ ریزه ها، خاک‌ها و چوب‌ها) بازی کرده و روزها و شب‌ها را اینگونه سپری می کردم. از هفت سالگی به مکتب قدیم گام نهادم و در سن سیزده سالگی (1362) به خواندن صرف میر آغاز کردم که خود آغاز رو آوری به معارف اسلامی بود. الآن فارغ التحصیل سطح چهار و دارای کارشناسی اقتصاد و معارف اسلامی هستم.    

 افغانستان قلب آسيا: از شيوة تدوين، محتويات، و نوآوري‌هاي« سيماي ارزگان» ‌براي ما بيان بفرماييد.

 غرجستانی: هرچند محتوای اصلی این کتاب را حوادث صد ساله اخیر هزارستان بخصوص ارزگان تشکیل می دهند اما پرداختن به قضایای فرعی و لازم علاوه بر حوادث اصلی این منطقه شاکله کتاب را می سازند. حوادث دوران عبد الرحمان خان و پیامدهای ناگوار آن بخشی مهمی از این کتاب را تشکیل می دهند. علاوه بر آن قیام‌های که بعد از شکست ارزگان در این خطه در زمان حاکمیت نادر خان و ظاهر خان به وقوع پیوسته اند، فصل دیگر از این کتاب را به خود اختصاص داده است که می توان به طور نمونه به قیام ابراهیم خان گاسوار، نجف بیگ شیرو و ملا خداداد لورو اشاره کرد. فصل‌های ششم و هفتم به مراکز علمی- فرهنگی و آماری از دانش‌آموختگان و دانش‌پژوهان این خطه اشاره دارد که بخش مهمی از کتاب تلقی می‌گردد زیرا تا هنوز هیچگونه آمار رسمی و پژوهشی از مراکز علمی و فرهنگی و آمار جامعی از دانش‌آموختگان این خطه از سوی هیچ نهاد و ارگانی داخلی و خارجی ارایه نگریده است. (متأسفانه این کار در ولایات و مناطق دیگر نیز تا هنوز انجام نگردیده است) در این کتاب سعی گردید که این کار به طور مستند و واقعی و برای اولین بار انجام شود.

 افغانستان قلب آسيا: چه مشكلات و دشواري‌هاي را شما در تدوين و تأليف سيماي ارزگان پيش‌ رو داشتيد؟

 غرجستانی: هر کاری دشواری‌های مخصوص به خودش را دارد اما کار فرهنگی بیش از همه مشکلات و چالشهای را برای یک پژوهشگر به ارمغان می‌آورد. بیش از همه مشکلات که گریبانگیر ما بود، جمع آوری اطلاعات و داده‌های خام فصل‌های شش و هفت بود. این فصول با توجه به عدم منابع، بیشترین مشکلات را در راه پژوهشم ایجاد نمود. جمع آوری اطلاعات متقن در مورد حوزه‌های علمیه، مکاتب دولتی و سابقه آن و همچنین جمع آوری اطلاعات در مورد دانش‌آموختگان و دانش‌پژوهان کاری بسیار تاقت فرسا و چالش برانگیز بود. جمع آوری حدود 600 مشخصه با اطلاعات ریز دانش آموختگان و دانش پژوهان و عدم دسترسی به برخی از آنان با توجه به گستره کار، ما را با مشکل عظیمی روبرو کرده بود که متأسفانه برخی اندکی از این عزیزان حتا به صورت حضوری نیز حاضر به ارائه اطلاعات و مشخصات مورد نظر نبودند. البته در همین جا از دوستان فرهیخته‌ای حوزوی و دانشگاهی که لطف نموده در این مورد کمال همکاری را ارایه دادند؛ تشکر و سپاسگزاری می‌گردد. بنابراین اگر دوستان فرهیخته که مشخصات شان در این کتاب گردآوری و ثبت نگردیده است، به دو دلیل می تواند باشد: 1. عدم دسترسی به این عزیزان. 2. ناقص بودن مشخصات آنها. با توجه به معیاری که در نظر داشتیم (مشخصات کامل و جامع) از ثبت مشخصات ناقص آنان اجتناب گردید. لذا امیدوارم که درآینده با حوصله مندی بیشتر این کار صورت بگیرد.   

 افغانستان قلب آسيا: اين اثر را مي‌توانيم نسبت به آثار تاريخي در اين موضوع، يك رويكرد تطبيقي ياد كرد؟ يا دايرة وسيع و كامل‌‌تر را در مورد هزاره‌ها خصوصاً در ارزگان، تبيين نموده است.

 غرجستانی: البته در مورد افغانستان و همچنین در مورد هزارستان کتابهای به رشته تحریر درآمده اند اما در کتاب حاضر بخشی از تاریخ هزارستان (ارزگان) به صورت منسجم و سهل الوصول از منابع مختلف تنظیم شده است و همینگونه ارائه قیامها در زمان نادر خان و ظاهر خان در راستای تکمیل کردن بخش قبلی صورت گرفته است. بخشی دیگر کتاب به وضعیت فرهنگی ارزگان از جنبه های مختلف و ترسیم چشم انداز مثبت برای این خطه که کاملا بدون سابقه می‌باشد، پرداخته است. که می توان از این پتانسیل در راستای توسعه همه جانبه استفاده کرد.

 افغانستان قلب آسيا:از ساير فعاليت‌هاي علمي و فرهنگي تان در حوزه‌هاي مختلف براي ما بگوييد.

 غرجستانی: فعلا طرح های را مد نظر دارم که اگر خدا بخواهد و وضعیت موجود اجازه بدهد در این راستا گامهای ولو اندک بردارم. از جمله پیرامون طرح تحقیقاتی "توسعه مناطق روستایی افغانستان و نقش آن در توسعه اقتصاد ملی افغانستان" کار می‌کنم که امیدوارم به نتیجه برسد و شاید گام کوچکی باشد در راستای ارائه راهکار مفید برای توسعه مناطق روستایی افغانستان. در حال حاضر مطالعات پراکنده در مورد صنایع تبدیلی و واحدهای کوچک اقتصادی زود بازده از کشورهای موفق در این زمینه انجام می‌دهم که امیدوارم به فرجام برسد. از جمله کارهای که تا هنوز انجام شده است گرد آوری تقریبا هزار حدیث از پیامبر اعظم (ص) در موضوعات اقتصادی در 320 صفحه وزیری می باشد که در صورت فراهم شدن شرایط، چاپ خواهد گردید.

در حوزه دین، سیاست، اجتماع، فرهنگ و اقتصاد نیز برخی اوقات مقالات تحلیلی در سایت های مختلف و تارگاه خودم به نشر می رسانم که تا کنون بیش از هفتاد عنوان مقاله و تحلیل منتشر شده است.

 افغانستان قلب آسيا: حضرتعالي به عنوان يك نويسنده و پژوهشگر در عرصه تاريخ، سياست، اقتصاد و...، چه توصيه و پيشنهادي را به اهل تحقيق و پژوهش، بخصوص به نويسندگان پرتلاش و فعال كشور ما داريد؟

 غرجستانی: بنده کوچکتر از آنم که به فرهیختگان و پژوهشگران گرامی توصیه‌ای داشته باشم اما به عنوان یک پیشنهاد مطرح می‌شود که اگر دوستان فرهیخته، پژوهشگر و فعال در زمینه علمی – فرهنگی مطالعات شان را به صورت راهبردی و مطالعات تطبیقی در زمینه‌های مختلف در حوزه‌های بکر و کار نشده کشور عزیز ما افغانستان متمرکز کنند بسیار مثمر خواهند بود. این کار می تواند هم جنبه ابداعی برای پژوهشگران ما داشته باشد و هم به عنوان یک راهکار در حل مسایل مختلف آتی کشور مطمح نظر قرار گیرد. 

 افغانستان قلب آسيا: اين سؤال كه مي‌پرسم شخصي است، كلمة(غرجستاني) بكار رفته در تخلص تان، با چه انگيزه انتخاب شده است؟

 غرجستانی: غرجستان روزگاری جزو برجسته از خراسان بزرگ که افغانستان امروزی نیز بخشی از حوزه آن محسوب می گردید؛ شمرده می شد. آنگونه که برخی از تاریخ نگاران نوشته اند؛ غرجستان در آن روز کاربرد هزارستان امروز را داشت که از زمین داور تا بلخ و از کابل تا هرات را احتوا می کرد و برخی از مورخین محدوده آن را مناطق بین غور و غزنی، کابل و کندهار می دانند. به هر لحاظ بنده بخاطر پیوند با گذشته این تخلص را برای خود برگزیدم.  

 افغانستان قلب آسيا: با تشكر از جناب‌عالي كه وقت تان را در اين مصاحبه به ما داديد.

 غرجستانی:  از شبکه افغانستان قلب آسیا و همچنان از دست اندرکاران و مدیریت آن کمال تشکر را دارم که جهت اطلاع رسانی و کارهای فرهنگی در این دنیای وانفسا قدم به اطلاع رسانی مفید گذاشته است.

 

در ولایت دایکندی رئیس محکمه مورد حمله قرار گرفت

 

قاضی شیرزاد رئیس

محکمه ولایت دایکندی در ارزگان شمالی مورد حمله قرار گرفت.

 مردم خشمگین ارزگان شمالی در مرکز ولایت دایکندی قاضی شیرزاد را به اتهام فساد اخلاقی و ساد مالی به دستان خویش محاکمه کردند.

قرار گزارش رادیو صدای نیلی و نیز پایگاه جنت الهزاره مردم قبلا فساد اخلاقی قاضی را به مقامات گزارش داده بودند.

این پایگاه نوشته است:

مردم می گویند دیگر نمی توانند به دولت اعتماد کنند زیرا چندین مرتبه چنین حادثاتی پیش آمده است که دولت تعهد نموده که جنایت کاران و رشوت ستانان را به سزای عملشان برساند اما تا هنوز سه مورد از چنین تجاوزات و کلاهبرداری ها با فراری دادن متهم به پایان رسیده است

قابل یاد آوری است اتهام رشوه ستانی به دیگر ماموران دولتی در ولسوالی های این ولایت نیز داده شده  و مردم آنها را متهم به چنین کارهایی می کند. ممکن است این عاقبت در انتظار دیگر رشوه ستانها نیز باشد.

خوب است که که ماموران رشوه ستان از ضرب و شتم رئیس محکمه ولایت دایکندی عبرت بگیرند.

در زمینه لکت و کوب قاضی  گزارشی  به وسیله محمد از نیلی منتشر شده است و در آن گزارش آمده است که مردم ولایت دایکندی روز شنبه  ۱۵ حمل ۱۳۸۸   قصد سنگسار قاضی " شیرزاد " رئیس محکمه شهری دایکندی را داشتند. " شیرزاد " به جرم تجاوز جنسی و رشوت ستانی از مراجعین محکمه شهری متهم است.

گروهی از مردم مرکز ولایت دایکندی که تعداد آنها بیش از هفت صد نفر می رسید امروز ساعت يک و نيم بعد از ظهر به محکمه شهری این ولایت حمله و قاضی شیرزاد را از دفتر کارش تا بازار نیلی که در حدود پانصد متر است لت و کوب کردند, مردم به قدری از عمل خلاف شرع و رشوت ستانی قاضی شیرزاد خشمگین بودند که حتی ارگان های امنیتی نیز نتوانستند از این حرکت مردم ممانعت کنند.

 

مردم سه روز قبل از حمله به محکمه شهری، تجاوز جنسی و رشوت ستانی قاضی " شیرزاد " را به مقامات امنیتی گزارش داده بودند اما وقتی آنان با بی تفاوتی مقامات امنیتی مواجه شدند اقدام به محاکمه قاضی به دست خودشان کردند.

مردم دایکندی پس از آوردن رئیس محکمه شهری در بازار نیلی خواستار محاکمه و سنگسار قاضی " شیرزاد " در ملا عام شدند که مداخله قوماندان امنیه دایکندی از این کار جلوگیری کرد.

تحقیقات از رئیس محکمه شهری در بازار نیلی صورت گرفت و قاضی " شیرزاد " به اعمال خلاف شرع و رشوت ستانی از مراجعین محکمه در حضور مقامات امنیتی و مردم اعتراف کرد.

مردم پس از گرفتن تعهد کتبی از قوماندان امنیه دایکندی , رئیس محکمه دایکندی را جهت تداوی رها کردند , در این تعهد کتبی آمده است در صورتی که رئیس محکمه شهری قاضی " شیرزاد " از دایکندی خارج گردد و یا اینکه به سزای عمل خویش نرسد قوماندان امنیه دایکندی جوابگو خواهد بود.

مردم می گویند دیگر نمی توانند به دولت اعتماد کنند زیرا چندین مرتبه چنین حادثاتی پیش آمده است که دولت تعهد نموده که جنایت کاران و رشوت ستانان را به سزای عملشان برساند اما تا هنوز سه مورد از چنین تجاوزات و کلاهبرداری ها با فراری دادن متهم به پایان رسیده است.

محمد علی یکی از مظاهر کننده می گوید: دولت شهردار دایکندی را که اختلاس های میلیونی داشت فقط هشت هزار افغانی در دادگاه جریمه کرد , همچنین تجاوز مشابهی در یکی شفاخانه های مرکز ولایت رخ داده بود که مردم خواستار برخورد با این نوع اعمال خلاف شرع شدند, اما متاسفانه دولت باز هم عاملین این تجاوز را رها کرد. در مورد دیگر شخصی به نام انجینیر " شیر محمد " که خود را نماینده شرکت شمس صابر می دانست , بیش از چهار میلیون افغانی از مردم دایکندی کلاهبرداری کرد , که مقامات امنیتی ایشان را در مدت بیست و چهار ساعت فراری دادند. وی در ادامه گفت : دیگر به دولت نمی توان اعتماد کرد این نوع اشخاص باید توسط خود مردم محاکمه شود

عکسهای زیبایی از قخور یکی از مناطق بهشت رویایی ارزگان

عکسهایی زیبایی از قخور یکی از مناطق زیبای ارزگان شمالی

بر گرفته از بهشت رویایی

 
منظره ی دیدنی از دره ی زیبای قخور... واقعا دیدنی است  این هم تصویری دیگر از زاویه دیگر.. در این دره ها بجز میوه های گرمسیری هرنوع میوه ی دیگر به وفور به بار می آید  عکسی دیگر از قخور زیبا.. واقعا وصف ناپذیر است   
قخور بهشت رویایی... واقعا وصف نشدنی است  قخور بهشت رویایی... واقعا وصف نشدنی است  قخور بهشت رویایی... واقعا وصف نشدنی است   
قخور بهشت رویایی... واقعا وصف نشدنی است

کمک به پنج تن از شهدا و سه تن از زخمی شده گاندرولسوالی کجران (ارزگان شمالی) ولایت دایکندی  

کمک به پنج تن از شهدا و سه تن از زخمی شده گان

درولسوالی کجران (ارزگان شمالی) ولایت دایکندی


ولی این کمک خوب معلوم نشده که برای کدام شهدا و در کدام حادثه بوده احتمال می رود که به خاطر ابراز همدردی با بازماندگان که قربانی فاجعه ضد بشری طالبان شده صورت گرفته باشد.

19 میزان 1385 مطابق 11 اکتوبر 2006
کابل: آژانس اطلاعاتی باختر: 

حکم حامد کرزی رئیس جمهوری اسلامی افغانستان در مورد انجام مساعدت مالی برای خانواده های پنج تن از شهدا و سه تن از زخمی شده گان درولسوالی کجران ولایت دایکندی
در اثر یک حادثه المناک درولایت دایکندی پنج تن از هموطنان شهید وسه تن زخمی گردید .
بخاطر ابراز همدردی به خانواده های شهدا و دلجویی از زخمی شده گان برای هر خانواده شهید مبلغ دوصد هزار افغانی و برای هر زخمی مبلغ پنجاه هزار افغانی که مجموعاً مبلغ یک ملیون ویکصد وپنجاه هزار افغانی میشوداز کود 99 حوادث دولت به عنوان مساعدت منظور می نمایم.
از خداوند متعال برای شهدا جنت فردوس به خانواده های انها صبر جمیل به زخمی شده گان سلامتی کامل وبربادی دشمنان مردم را استدعا می دارم .
نوشته شده توسط محمد ساعت 06:45 موضوع مطلب :‌ ارزگان شمالی - خبر

دایکندی در شمال ولایت ارزگان

دایکندی در شمال ولایت ارزگان قرار دارد

نجلا باختری در  ضمن گزارشی که از ولایت شدن دایکندی (ارزگان شمالی) دارد به این سوال پاسخ داده است.

گزارش های روزانه  از کابل

 نجلا باختر

دايکندی، ولايتی گم در خويش

خبرگزاری کابل:

اگر نقشه ی افغانستان را باز کنيد و چشمانتان را برای لحظه ای بر هم بگذاريد و تلاش کنيد تا انگشتتان را در مرکز نقشه بگذاريد، شما دست بر دايکندی گذاشته ايد. دايکندی همچون بيشتر نقاط افغانستان منطقه ای ست که تاريخی از تمدن و فرهنگ را با خود دارد. وقتی به دايکندی پا می گذاريم اولين چيزی که ما را متوجه خود می کند، کوهستان است که آميخته با سکوتی اعجاب آور ما را به پيشينه ای دور می برد. سرزمينی آميخته با اعجاز، همچنان که در نسخ تاريخی آمده، در طی زمان تمدن های متنوع را ساخته است و اين تمدن اکنون در سکوتی نهفته است که در دل کوهستان هر دم، مشتاقانش را فرا می خواند. دايکندی در طی تاريخ با نام های گوناگونی خوانده می شده و در تقسيم بندی هايی که حاکمان زمان داشته اند، جزيی از ولايات و قلمرو های گوناگون محسوب می شده است. زمانی آن را جزيی از پاروپاميسس باستان می خواندند، زمانی غور يا غرجستان، سيستان ، خراسان و طی سال های اخير اين منطقه جزيی از ولايت ارزگان محسوب می شده است. در آخرين تقسيمات کشوری که سال گذشته انجام شد، دايکندی که در قسمت شمالی ولايت ارزگان قرار دارد، خود به ولايتی جداگانه تبديل شد با نام خود دايکندی که مرکز آن شهر کوچک نيلی ست. نيلی شهری کوچک است که در استفاده از امکانات و اعتبارات حکومتی به آن چيزی نرسيده است. نيلی همچنان که در دل کوهستان قرار دارد و در آرامشی که سال ها در سکوت همراه داشته با زندگی آدم هايش روزگار را سپری می کند. مردم در دايکندی به همان شيوه ی پدرانشان زندگی می کنند و  کار، کار کشاورزی و دامداری اندک در اندازه ی براوردن احتياج است. زنان و دختران دايکندی با همان شيوه ی پيشينيانشان پا به زندگی خود می گذارند و به حجله ی بخت می روند. گاهی دختران پيش از آنکه به سن رشد برسند، به شوهر و به فرزند می رسند. در دايکندی زنانی هستند که شوهرانشان برای تجربه ای فراتر از کوهستان به مهاجرت رفته اند و اين مهاجرت سال ها به طول انجاميده است. مردانی که برای تجربه  و کار به خارج از آبادی رفتند، در خارج از آبادی، گاهی زندگی نويی تشکيل داده اند و زنی و فرزاندانی چند. وقتی به دايکندی می روی، زندگی در ساده ترين شکل خود جريان دارد. از خانه های گلی که می گذری دختران کوچک ترانه های خاص خودش را می خوانند و آن طرف تر صدای محزون، صدای شاد دمبوره است که متوجه ات می کند. گاهی اين دختران کوچکند که بداهه ترا به ترانه هايشان می آورند و تو جزيی از ترانه ها می شوی. دايکندی در دل خود نگفته های بسياری دارد که در خود گم می شود و کسی نمی يابدش.

دايکندی که اکنون ولايتی جداگانه محسوب می شود، می رود تا بتواند خود را باز يابد. کم کم دروازه های دايکندی بروی جهان ديگر باز می شود. گرچه وقتی به دايکندی می روی، يا بايد پياده روزهای طولانی را در برف طی کنی تا به آنجا برسی و يا در فصل گرما روزهای کمتری را با وسيله ای که مسيرش به آنطرف است.  راه طولانی ست، راه طولانی نيست اما نبود راه مناسب راه را که همان راه سنتی ست، طولانی می کند. 

در دايکندی هنوز رسانه ای هر چند کوچک نيست. راديو نيست و طی آخرين گزارش ها، هنوز مرکزی برای رای گيری در آنجا داير نشده است. دايکندی طی دهه های گذشته که حتا به بيشتر از قرن می رسد، فقط طعم تلخ حکومت مرکزی را چشيده است. تاکنون آن ها هيچ وقت حق انتخاب نداشته اند و اين حکومت طی چند دهه بود که سخت ترين شرايط زندگی را برايشان هديه داده بود. مردم دايکندی گرچه تاکنون برای يک بار هم که شده طعم انتخاب و شرکت در حکومت را نچشيده اند، اما دايکندی می رود که راه های نرفته را با کمک آن فرزندانش که کوهستان را برای بدست آوردن آزادی ترک گفته اند، طی کند. دايکندی دروازه هايش را علی رغم سکوت سنگين کوهستان بروی جهان خارج از کوهستان نيز خواهد گشود.

نوشته شده توسط محمد ساعت 05:55 موضوع مطلب :‌ ارزگان شمالی - خبر

لينك ثابت | نظرات ( 1)