روستاییان توسط طالب های کوچی از مناطق شان بزور اخراج شدند

 یونس صالحی

http://www.kuchi.vatandar.com/kuchi11.htm

بعدتازه ای ازمشکلات درافغانستان زمانی ظهور کرده است که مردان مسلح وابسته به طالب درمرکز افغانستان مردم محل رابزورازمناطق شان بیرون رانده اند.

 السوالی بهسود درولایت وردک صحنۀ ویرانیی دهها قریه ای سوخته، تاراج وباخاک یکسان شده است. مردی باصدای بلند خبر نگار ماراکه میخواست وارد منطقۀ منازعه شود، هشداردادکه: "ازاو راه نرو که کوچی کله ته میبره". بهسود با قله های رفیع، رود خروشان وبافرش گل های وحشی میبایستی محل جذب توریست میبود،اما در عوض مردم بیخانمان شده سواربرموترهای ازکارافتاده منطقه را ترک میکنند؛ طبق آمار تا کنون 4000 نفر مناطق شان را ترک کرده اند—درقریه ها پسمانده غذاهای را میتوان مشاهده کرد که ازیک هفته پیش بجامانده است. یک مقام دولت محلی که نخواست نامش فاش شود،اظهارداشت: "ازده روز باینسو بیش از هشتاد قریه به تصرف طالبان درآمده است".

 

ساکنان شیعه مذهب هزاره درالسوالی بهسودکه درزمان حاکمیت طالبان تحت پیگرد شدیدمذهبی قرارداشتند، ادعا میکنند که کوچیهای وابسته به طالبان آنهارا ازمناطق شان بزور اخراج کرده اند. آنها به شعارهای اشاره میکنند که به پشتیبانی ازاسامه بن لادن بردیوارهای خانه های ویران دست نویسی شده است—صحرانشینانی که کوچی نامیده میشوند، سلاح های سنگینی چون هاوان وراکت اندازدراختیار دارند. نورآغا چوپانی که هم اکنون خانواده اش ازمنطقه فرارکرده است، میگوید: "درزمان حاکمیت طالبان همین کوچی هابودند که مناطق مارا دراختیارداشتند، ماآنهارامیشناسیم".

 

اما نماینده ای کوچیهاازهرگونه وابستگیی قومش به طالبان انکار مینماید ومیگویدکه سالانه میلیون ها کوچی بین مرزهای پاکستان، ایران وترکمنستان آمدوشددارند. آنها(کوچیها) میگویندکه منازعۀ شان باهزاره ها اختلاف دامنه داراست وهردوقومِ ازچشم هاافتاده برسر کمبود آب وچراگاه باهم درگیری دارند.

 

تاکنون خبر قتل وزخمی شدن ده هانفروتاراج صد هارأس ازمواشی دراثر حملات کوچیها گزارش شده است. درآخرین گزارش آمده است که ازدیروز باینسو هشت تن ازمردم هزاره ناپدید گردیده اند.

 

دیپلومات های غربی مقیم کابل حملات کوچیها به بهسودراکه طالبان دردرگیری های فرقه ای دخیل باشندرا، باتردید مینگرند. یک دیپلومات ارشد اظهارداشت که:" (درافغانستان) بسادگی میتوانید مخالفان خودراطالبان ویاالقاعده بنامید. ماسالها قبل نیزدرین مناطق شاهددرگیریهای هزاره ها باکوچیها روی مسایل زمین بوده ایم". یک ماهیکه ازدرگیری ها میگذرد دولت افغانستان نیرووپلیس اضافی درمنطقه نفرستاده است. سرپرست یک هیأت اعزامی درمحل منازعه، جریان راساده می انگارد، عبیدالله سباوون سرپرست هیأت میگوید:" نگرانی درولایت وردک زیاد است اماجنگ آنقدر شدید نبوده است. هزاره هاازسوزاندن مکاتب شان وبرافراشتن بیرق به طرفداری ازطالبان گزارش کرده بودند، اماما هیچ علایمی تاکنون مشاهده نکرده ایم".

 

حاجی نعیم کوچی ازبزرگان قوم کوچی درکابل ادعا میکند که هزاره هادرصدد تصاحب املاک کوچیهادرمنطقه (بهسود)اند. او میگوید هزاره هادرمورد طالبان دروغ میبافند تااذهان جهانیان را بخود معطوف نمایند. مناطق تحت منازعه املاک کوچی هااست وما برای ادعای خود اسناد دردست داریم که میتونیم ثابت کنیم. او(حاجی نعیم کوچی) میگوید کوچیها دراثر حملۀ هزاره ها بقتل رسیده اندواخیرآ، درروز شنبه، یک نفر ازکوچیها بقتل رسیده است.

 .....................................

 

چنانچه ازمنابع گوناگون شنیدیم ونیز در گزارش خواندیم ،هجوم یاغیان "قانونی" بنام کوچی درهزاره جات خبررعشه آوری است . علی الرغم حاکمیت باصطلاح قانون درکشور، کشوریکه توسط نیروهای بین المللی اداره میشود، فاشیزم طالبانی درقالب کوچی دست به کشتارو غارت اموال مردم زده وبناهای عام المنفعه راآتش میزنند اما خشم هیچ نهاد قانونی ودولتی را برنمیتابد. چشم های تیز بینی که حرکات یک خزنده را درشب مراقبت میتوانند، چگونه عاجزاندکه کاروانی از یاغیان مسلح رااز پیشاورتا هزاره جات نبینند؟ برای دولت مردان وقانون گزاران افغانستان مایۀ سرافگندگی است که برجنایات امیرجبّارعبدالرحمان صحه بگذارند وهجوم کوچیها را که برای تداوم سرکوب هزاره ها درهزاره جات موجه انگاشته اند، نادیده بگیرند. عجب اینکه کوچیها هنوزمسلح اندوآنهم باسلاح سنگین؟

 

گمان میرفت که آقای کرزی برای حل بحران اقدام خردمندانۀروی دست بگیرد وروش منطقیی به اجراء درآورد، بل درعوض اقداماتیکه دردستور کار قرار گرفت اوضاع راپیچیده ترکرد. عبیدالله سباوون چهرۀ معلوم الحال وفاشیستی که خوددردام تعصبات قبیله ای اسیر تراز کوچی های وحشی است، برای ظاهرآ اصلاح امور دربهسود به حیث نماینده دولت اعزام شده است. طوریکه درگزارشها آمده است دهها خانه دربهسود ویران وغارت شده است اما چشم سباوون هیچ آثاری ازخرابی هارا ندیده است. چنین نماینده ای کجای مسأله راارزیابی خواهد کرد وکدام دردی ازهزاران درد مردم هزاره را درمان؟

 

این بیداد گری ها بانمایندگیی سباوون وبا رکاب داری شیخ اکبری راه حل ندارد؛ مردم هزاره نیازمند ایجاد رهبری خردمندی است که در ترکیب نهاد های قانونی کشورازحقوق مردم خوددفاع نمایند ودربرابر ستمگری های ازاین دست به حمایت برخیزند. شاخصۀ بلااجتناب این رهبری آگاهی واستقلال عمل است—استقلال ازتهران واستقلال ازحوزه های آخوند پروری- تکیه برارادۀ مردم وبرای حصول ودفاع ازمنافع شان. این روزهاکه مردم هزاره دراثر هجوم مسلحانۀ کوچییها هست وبود شانرا ازدست میدهند رهبران شان برای ابقای مقام وموقف شان سکوت مرگبار پیشه کرده و درقصرها ومهمانسراهای مجلل بامهمانان خارجی وداخلی مصافحه ومصاحبه مینماید وباموتر های لوکس و گارد محافظ شخصی به خویش معطوف اند. درواقع سازماندهیی مجدد ساختاررهبری هزارها معجزه نمیخواهد تااز"قم" ویا مسجد "جماران" نقل قول شود؛ بل ، برروشنفکران وآگاهان مردم هزاره است که برای ورق زدن این صفحۀ سیاه خودپیشآهنگ شوند. واما این راه یک شبه طی هم نخواهد شد ونه زخم های ناسورشده بزودی درمان پذیراست. درچشم انداز بزرگترجزباافزایش یافتن ظرفیت آگاهیی مردم افغانستان نه پدیده ای استبدادی کوچی گری حل خواهد شد ونه بیعدالتی عمومی اصلاح . مردم هزاره به همکاری تمام مردم خردمند کشورشان نیازمند است تاآنها رادرپروسه ای استبداد زدایی یاری رسانند. افغانستان در پناه همدیگر پذیری به مدارج صلح، امنیت و شگوفایی خواهد رسید نه سماجت برای همدیکدیگر ستیزی وستمگزینی. یاهـــــو!